فایل سل

فایل سل 6

فایل سل

فایل سل 6

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان

گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان
دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها , مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110
گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان هنرستان بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه

مرتبط کردن آموزش و تربیت نیرو با نیاز کار و اشتغال ، یکی از وظایف اساسی هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش است. این آموزش فنی و حرفه ای است که تفاوتها را در بین دانش آموزان بوجود می آورد، استعدادها را شکوفا کرده و قابلیتهای شخصی را کامل می کند. بنابراین آموزش فنی و حرفه ای و کاردانش وسیله ای برای فرد در طول زندگی، برای نیل به پیشرفت، راهی برای حل مشکلات شغلی و یکی از ابعاد هویت فردی در زندگی اجتماعی است.آموزش های تئوری در کشور ما قوی و پرشمار است به نحوی که در دانش نظری پیشرفت فوق العاده ای داشته ایم، اما به موازات آن نتوانسته ایم نیروی انسانی را برای کسب مهارتهای لازم که بتوانند این دانش را به کار و ثروت تبدیل کنند، آموزش دهیم. بنابراین با توجه به حسن نیت رهبر معظم انقلاب نسبت به هنرستانها و تاکید وزیر محبوب آموزش و پرورش جناب آقای حاج بابایی بر شناخت بیشتر اولیاء و دانش آموزان از هنرستانهای فنی و حرفه ای و کاردانش و نقشی که فارغ التحصیلان هنرستانی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی در جامعه دارند، ضرورت دارد که اطلاعات کاملتری از هنرستانها داشته باشیم.
مزیت های ادامه تحصیل دانش آموزان در هنرستانها نسبت به دبیرستانها
1- تنوع رشته های مختلف هنرستانها نسبت به رشته های دبیرستان ( 454 رشته مهارتی و فنی )
2- یادگیری همزمان آموزشهای تئوری و عملی
3- امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر با شرایط آسانتر
4- فرصت ادامه تحصیل برای دانش آموزانی که در بعضی از دروس پایه ای (ریاضی و...) ضعیف می باشند
5- وجود بازار کار مناسب برای دانش آموزان هنرستانی حتی قبل از فارغ التحصیل شدن
6- آشنایی دانش آموزان هنرستانی که چطور می توان علم و آموزش های تئوری را به ثروت و درآمد تبدیل کرد
7- بالا بودن روحیه تعاون و همکاری دانش آموزان هنرستانی به خاطر انجام کارهای گروهی در کارگاه ها در زمان تحصیل
8- با انجام کارهای عملی اعتماد به نفس دانش آموزان هنرستانی به مراتب بالاتر از دبیرستانی است
9- امید به آینده در صورت عدم ورود به دانشگاه در دانش آموزان هنرستانی بالاتر از دبیرستانی است
10- بالا بودن قدرت تصمیم گیری در دانش آموزان هنرستانی بخاطر اینکه در طول دوره تحصیل با شرایط مختلف کاری روبرو می شوند
11- با گذرانده واحد کارورزی دانش آموزان هنرستانی٬ آمادگی بیشتری برای ورود به بازار کار دارند
12- دانش آموزان هنرستانی در آینده یک تولیدکننده هستند تا مصرف کننده
13- یک دانش آموز هنرستانی استفاده بهینه از انرژی را بیشتر درک میکند
14- یک دانش آموز هنرستانی اهمیت ساخت یک کارخانه یا کارگاه های تولیدی را بیشتر درک میکند
15- یک دانش آموز هنرستانی استقلال یک کشور را بهتر می تواند رقم بزند
16- یک دانش آموز هنرستانی مفهوم توسعه صنعتی را بهتر درک می کند
17- حضور دانش آموزان هنرستانی در کارگاه های عملی باعث شادابی و افزایش روحیه در آنان میشود
18- کم شدن یک سال زمان تحصیل از مزایای دیگر دانش آموزان هنرستانی است
19- دانش آموزان هنرستانی یک سال زودتر وارد دانشگاه ٬ بازار کار ٬ اجتماع و ... می شوند
20- شانس قبولی بیشتر دانشگاه بخاطر هم سطح بودن اکثر دانش آموزان ورقابت کمتر دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانها
21- تنوع بیشتر دروس در هنرستانها که باعث خستگی و دلزدگی کمتر دانش آموزان می شود
22- بیشتر ساعات درسی هنرستانها عملی می باشد
23-به علت عملی بودن دروس وعلاقه دانش آموزان به کار عملی٬ میانگین معدل در زمان فارغ التحصیلی بالاتر از میانگین معدل ورودی است
24- در هنرستانها خلاقیت ها و استعدادهای دانش آموزان شکوفا می شود
25- توجه مسئولین نظام بیشتر٬ سرمایه گذاری روی هنرستانها است
25 – طبق آمار رسمی ( وزیر آموزش و پرورش ) 90 در صد فارغ التحصیلان دیپلم هنرستانی مشغول به کارهستند ولی 70 درصد فارغ التحصیلان دانشگاهی نظری بیکار می باشند
26- دانش آموزان هنرستانی بعد از فارغ التحصیلی می توانند از وام های خود اشتغالی استفاده و وارد بازار کار شوند
27- دانش آموزان هنرستانی حداقل می توانند احتیاجات خود وخانواده را برآورده نماید
28- دانش آموزان هنرستانی از بدو ورود به کلاسهای اختصاصی و کارگاهی در ذهن خود شغل آینده را پیش بینی کرده و برای آینده در زمان تحصیل برنامه ریزی می نمایند
29- علم و فن آوری در هنرستانها باعث بروز شغل های جدید در جامعه می شود
30- کارفرمایان و شرکتها و .. یکی از شرایط استخدامی را تجربه کاری و کارهای عملی در نظر میگیرند که دانش آموزان هنرستانی از این امتحان سربلند بیرون می آیند
31- مراکز آموزش عالی در دانشگاهها نمی توانند تمامی مهارتهای لازم را بصورت کامل در زمان تحصیل به دانشجویان ارائه نمایند ولی دانش آموزان هنرستانی با توجه به مستمر بودن آموزش مهارتها در زمان تحصیل با اعتماد به نفس و روحیه بیشتری وارد بازار کار میشوند
مزیتهای ادامه تحصیل دانش آموزان در هنرستانها نسبت به دبیرستان
32- هنرستانها عامل مهمی در ایجاد تحول کمی و کیفی و طراحی تولیدات مورد استفاده صنایع داخلی با طرح های ابداعی خود میتوانند باشند
33- دروس نهائی دانش آموزان هنرستانی نسبت به دبیرستانی کمتر است
34- دانش آموزان هنرستانی با حداقل امکانات می توانند حداکثر کارایی و درآمد زایی را داشته باشند
35- دانش آموزان هنرستانی بدلیل اینکه بایستی در کارگاها نظم و دقت کافی را داشته باشند لذا نظم پذیری بالاتری دارند
36- دانش آموزان هنرستانی نقش بسیار مهمی در کاهش بیکاری و افزایش اشتغال زایی دارند
37- دانش آموزان هنرستانی خود باوری بالاتری دارند
38- توانایی دانش آموزان هنرستانی به رفع نیاز خود و اطرافیان
39- در صورتی که تصمیم به تغییر در رشته تحصیلی داشته باشند به راحتی می توانند عمل کنند
40- از مشخصات بارز در دانش آموزان هنرستانی قانع بودن و نداشتن غرور کاذب و راحت تر برخورد کردن با مشکلات روزمره است
41- دانش آموزان هنرستانی چون همزمان با انجام کاربه سرعت بازخورد کار خود را می بینند انگیزه برای کار و موفقیت قویتر می شود
42- امید بیشتر به استقلال شغلی و مالی در سنین پائین در دانش آموزان هنرستانی
43- پیشرفت هرکشور به پیشرفت صنعت بستگی دارد که دانش آموزان هنرستانی یکی از نقش آفرینان و تاثیر گذاران صنعت هر کشوری محسوب میشوند
و ...
هدف ازایجادشاخه کاردانش :
هدف ازایجادشاخه کاردانش ،تربیت نیروی انسانی ماهردرسطوح نیمه ماهر،ماهر،استادکاری،سرپرستی برای بخش های مختلف صنعت،کشاورزی،خدمات،واحرازآمادگی نسبی دانش آموزان برای ادامه تحصیل دررشته های خاص علمی کاربردی است.طراحی واجرای آموزش های شاخه کاردانش باعنایت به آئین نامه همکاری وزارتخانه ها،سازمانها،مراکزآموزشی وتولیدی دراجرای نظام جدیدآموزش متوسطه ازطریق توافقنامه هایی باهمکاری وهماهنگی دستگاه های متولی آموزش مهارتی انجام می شود.
فراز و نشیب های آموزشهای فنی وحرفه ای و کاردانش در مدارس ایران
قدمت آموزش های فنی و حرفه ای از زمان تاسیس نخستین هنرستان در سال 1305 در ایران به حدود 90 سال می رسد اما هنوز کیفیت آموزش این شاخه نتوانسته سطح توقعات طراحان آن را برآورده کند هر چند در سال های اخیر تلاشهایی برای رشد کمی و کیفی این آموزش ها صورت گرفته است.
تربیت 'تکنسین درجه دو 'برای فارغ التحصیلان هنرستان های شاخه فنی و حرفه ای و 'کارگر ماهر' برای فارغ التحصیلان شاخه کاردانش و ورود به بازار کار از جمله توقعات طراحان این آموزش ها در مدارس ایران بوده است.
باوجود آنکه ایجاد این شاخه ها در نظام آموزش متوسطه، آماده کردن جوانان برای ورود به بازار کار بوده اما این آمادگی برای برخی از فارغ التحصیلان و در شماری از رشته های تحصیلی شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش محقق نشده است.
تجهیز نبودن کارگاه های هنرستان ها و فراز و فرودهای ناشی از تغییرات فناوری و پیچیدگی در محل کار، هنوز در کیفیت ارایه آموزش های این مراکز سایه افکنده است تا شماری از فارغ التحصیلان همچنان برای ورود به بازار کار با مشکل روبرو شوند.
تعیین ظرفیت آموزش های فنی وحرفه ای بدون نگاه به ظرفیت های جذب و توسعه از جمله ایرادهای آموزش این شاخه ها محسوب می شود به طوریکه درسال 1358 شمار دانش آموزان فنی و حرفه ای نسبت به کل دانش آموزان دوره متوسطه - با احتساب نوبت دوم - 2/21 درصد بوده که با حذف نوبت دوم هنرستان ها این نسبت به 16 درصد کاهش یافت.
براساس آمار این نسبت تا سال 71 کاهش داشته که میانگین آن به 3/13درصد رسید، پس از این سال در یک مسیر شتاب دار، این سهم به 38 درصد رسید.
به باور کارشناسان، تنوع و شمار رشته های تحصیلی، کاهش تدریجی سرانه های دانش آموزان فنی وحرفه ای در مقایسه با تعداد کل دانش آموزان و افزایش بهای تجهیزات وماشین آلات نشان می دهد که آموزش های فنی وحرفه ای با افول روبرو بوده است.
مدارس کاردانش که پس از انقلاب در کشور تاسیس شده نیز با وضعیت مشابه و شاید نامناسب تر از هنرستان های فنی و حرفه ای روبرو بوده است. به باور کارشناسان، این مدارس هر چند با تعدد و تنوع رشته های تحصیلی توانست به سلایق مختلف تقاضاهای آموزشی پاسخ دهد اما در ارایه کیفیت آموزشی به موفقیت زیادی دست نیافته اند.
کارگاه های شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش از مهم ترین بخش های آموزش این شاخه ها محسوب می شود. هر چند در سال های اخیر تلاش هایی برای تجهیز این کارگاه صورت گرفته اما بنظر می رسد هنوز امکانات این بخش ها با استانداردهای بین المللی فاصله داشته باشد.
با این حال فارغ از کیفیت آموزش در این شاخه ها،یکی از دغدغه های اصلی و اساسی دانش آموزان پایه اول متوسطه، انتخاب رشته تحصیلی آنان است که در واقع با این انتخاب آینده شغلی خود را رقم می زنند و در سایه انتخابی درست و بجا می توانند، آینده شغلی خود را بسازند.
هر چند شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش تمام تلاش خود را برای تربیت هنرجویان توانمند برای حضور در بازار کار انجام می دهند اما به نظر می رسد که تبلیغات و فرهنگ سازی لازم برای ترغیب دانش آموزان برای ادامه تحصیل در این شاخه صورت نگرفته است.
یکی از اهداف و سیاست های کلی وزارت آموزش و پرورش، توسعه کمی و کیفی رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش است تا از این طریق زیرساخت های لازم برای اشتغال جوانان در کنار افزایش دانش آنان فراهم شود.وزارت آموزش و پرورش هر چند در این زمینه گام هایی برداشته اما تا رسیدن به نقطه مطلوب فاصله زیاد وجود دارد.
یکی از مزیت های شاخه فنی و حرفه ای این است که هنرجویان آن در کنار افزایش دانش، زودتر از دانش آموزان رشته های دیگر وارد بازار کار می شوند. استقبال از رشته های فنی و حرفه ای هر ساله با سیر صعودی مواجه است و استقبال بیشتر دانش آموزان و همچنین والدین نسبت به این رشته ها، نیازمند تبلیغات و فرهنگ سازی است. از مشکلات مهم و اساسی رشته های فنی و حرفه ای، نحوه هدایت تحصیلی دانش آموزان است. متاسفانه مشاوران تحصیلی در پایه اول دبیرستان به خوبی دانش آموزان را برای انتخاب رشته های تحصیلی مشاوره نمی دهند و دانش آموزانی که دارای معدل های پایین هستند را به رشته های فنی و حرفه ای و کاردانش هدایت می کنند با این تصور که تحصیل در این رشته ها سهل و آسان است.
باید انتخاب رشته ها و نیازسنجی جامعه با مدیریت صحیح صورت گیرد، والدین نیز باید نسبت به رشته های فنی و حرفه ای آشنایی داشته باشند تا با تحصیل فرزندان خود در شاخه های فنی و حرفه ای و کاردانش مخالفت نکنند. باید تصور عمومی جامعه نسبت به این رشته ها تغییر کند، گفت: این تغییر باید در آموزش و پرورش و با توجیه مشاوران تحصیلی آغاز شود.
بسیاری از رشته های تحصیلی بیش از ظرفیت موجود جامعه در یک رشته، دانش آموز و یا دانشجو پذیرش می کنند در حالی که این فارغ التحصیلان باید جذب بازار کار شوند.
رشته های کامپیوتر و حسابداری از رشته هایی است که در جامعه متقاضی بسیاری دارد و از سویی دیگر بازار کار در این زمینه اشباع شده است این در حالی است که در برخی از رشته ها از جمله معماری و طراحی، با کمبود نیروی متخصص مواجه هستیم و در این زمینه تبلیغات لازم صورت نگرفته است.
براساس برنامه چهارم توسعه باید 4/44 درصد از دانش آموزان سال های دوم و سوم متوسطه در هنرستان های فنی و حرفه ای و کاردانش جذب می شدند که تا کنون 38 درصد از این برنامه تحقق یافته است.
برنامه های جدی در وزارت آموزش و پرورش برای افزایش هنرجویان هنرستان های صورت گرفته است به ویژه در بخش نیروی انسانی که در این زمینه 9 هزار نفر نیروی متخصص فنی از طریق آزمون استخدامی وزارت آموزش و پرورش جذب این وزارتخانه شدند.
در صورت تصویب تغییر نظام آموزشی کشور( شش، سه - سه) در شورای عالی انقلاب فرهنگی و یا مجلس شورای اسلامی، دوران تحصیل هنرجویان فنی و حرفه ای و کاردانش از 11 به 12 سال افزایش می یابد.
:با تغییر نظام آموزشی و افزایش یک سال دیگر به دوران تحصیل هنرجویان هنرستان ها، علاوه بر افزایش کیفیت آموزشی هنرجویان، بازار کار از آنان به راحتی استقبال خواهد کرد.
با تغییر نظام آموزشی ساعت های آموزش مهارتی نیز به دو هزار و 700 ساعت خواهد رسید که نزدیک به استاندارد است.
هنرستان ها در مسیر کاربردى کردن آموزش و درآمدزایى
آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى از جمله آموزش هایى است که بسیارى از کشورهاى توسعه یافته و همین طور در حال توسعه براى تربیت نیروى کار متخصص و ماهر از آن بهره مى گیرند تا جایى که این آموزش ها در برخى کشورها هرم شغلى را از شکل مخروطى به شکل تخم مرغى تغییر داده است، به این معنى که بیشترین جایگاه هاى شغلى را تکنسین هاى آموزش دیده از طریق مراکز فنى و حرفه اى رسمى اشغال کرده اند.
در کشور ما نیز گسترش این آموزش ها در برنامه چهارم توسعه مورد تأکید قرار گرفته و مقرر شده است تا پایان برنامه چهارم ۱۹‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان را هنرستان هاى فنى و حرفه اى زیر پوشش بگیرند که این امر بنا به عوامل مختلف تا به امروز محقق نشده است. البته براى ترغیب دانش آموزان براى ورود به این آموزش ها و همین طور ایجاد انگیزه در بین هنرجویان آن، برنامه هاى متعددى همچون کاربردى کردن و درآمدزایى آموزش هاى فنى و حرفه اى تدارک دیده شده است که بزودى اجرا مى شود.
براساس قانون تا پایان برنامه چهارم توسعه باید ۴۴‎/۲ درصد دانش آموزان پایه هاى دوم و سوم دبیرستان آموزش هاى فنى و حرفه اى و کاردانش را فرا بگیرند، در این میان سهم آموزش هاى فنى و حرفه اى ۱۹‎/۲ درصد است، برهمین اساس تاکنون باید این سهم به ۱۷‎/۸ درصد مى رسید که این امر محقق نشده و ۲‎/۳ درصد نسبت به برنامه مصوب عقب است.
به گفته مسئولان آموزش هاى فنى و حرفه اى وزارت آموزش و پرورش، نبود برنامه ریزى منسجم و سیاست هاى کلان در این باره و همین طور کمبودها و مشکلات موجود در تأمین منابع نیروى انسانى و امکانات و تجهیزات آموزش هاى فنى و حرفه اى، موجب عقب ماندن از برنامه چهارم توسعه شده است.
* کتابچه اى حاوى اطلاعات درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در اختیار دانش آموزان قرار مى گیرد
در سال هاى اخیر گام هاى مثبتى براى برون رفت از مشکلات آموزش هاى فنى و حرفه اى برداشته شده است، استخدام نیروى انسانى جدید، سفارش تربیت دبیر به دانشگاه شهید رجایى و نوسازى تجهیزات و فضاهاى آموزشى از جمله آنهاست، اما عوامل دیگرى همچون افزایش ظرفیت پذیرش دانشگاه ها و تعداد صندلى هاى آن در عقب ماندن برنامه هاى فنى و حرفه اى از قانون مصوب دخیل است، به این معنى که افزایش صندلى هاى دانشگاه دانش آموزان را ترغیب مى کند تا ورود به دانشگاه را سهل و آسان تر بیابند و توجه به رشته هاى فنى و حرفه اى کمتر شود البته این در حالى است که افزایش پذیرش بیشتر در رشته هاى علوم انسانى و غیرفنى اتفاق افتاده است، در حالى که اگر بسیارى از این دانش آموزان رشته هاى فنى و حرفه اى را فرا گرفته بودند امکان یافتن شغل براى آنها افزایش مى یافت.
آگاهى و اطلاع رسانى کافى درباره رشته هاى فنى و حرفه اى در بین خانواده ها، دانش آموزان و جامعه رخ نداده است، البته پیش نویس کتابچه اى شامل معرفى ۴۲ رشته فنى و حرفه اى و همین طور دو رشته جدید انیمیشن و مکاترونیک آماده شده است که در آن علاوه بر معرفى رشته ها، توانمندى ها، ظرفیت ها و جایگاه شغلى این رشته ها در کشور نیز مدنظر قرار گرفته است. این کتابچه قبل از ثبت نام براى سال تحصیلى جدید در اختیار تمامى دانش آموزان اول دبیرستان قرار مى گیرد تا آنها را در انتخاب رشته کمک کند.
براساس آمارهاى رسمى کشور ۶۴ درصد از نیروى کار کشور تحصیلاتى کمتر از دیپلم دارند، در حالى که مى توان با ورود دانش آموزان به دوره هاى آموزش فنى و حرفه اى ترکیب نیروى انسانى از نظر سطح مهارت و تحصیلات را در سال هاى آینده تغییر داد.
هرم شغلى در بسیارى از جوامع در حال توسعه و پیشرفته از شکل مخروطى (در رأس مدیر، در میانه مهندس، تکنسین و کارگر ماهر و در پائین ترین سطح، کارگر ساده) به شکل تخم مرغى (سهم سطوح میانى یعنى تکنسین هاى فنى و حرفه اى از همه بیشتر است) تغییر یافته است اما این تغییر در جامعه ما بسیار اندک رخ داده است، در حالى که مى توان با افزایش پوشش آموزش هاى فنى و حرفه اى حرکت به سمت وضع شغلى تخم مرغى شکل را تسریع کرد.
* فعالیت هنرستان هاى خصوصى
پیشنهاد ورود رشته هاى نمایش، پشتیبانى صحنه و انیمیشن را به بخش خصوصى (هنرستان هاى غیردولتى ارائه کردیم که با تصویب این پیشنهاد، مراکز غیردولتى) از سال تحصیلى جدید در این رشته ها هنرجو خواهند پذیرفت. البته باید هنرستان هاى غیردولتى، نیروى انسانى متخصص و مطابق با استاندارد، تجهیزات و امکانات لازم را در اختیار داشته باشند تا اجازه فعالیت به آنها داده شود.
نظارت بر عملکرد این هنرستان ها نیز طى تفاهم نامه اى با همکارى وزارت آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى اعمال مى شود.
طراحى دروسى مانند کارآفرینى، خود اشتغالى، خلاقیت و نوآورى و تغییر در محتواى برخى از دروس با هدف آماده سازى هنرجویان براى ورود به عرصه هاى شغلى و مدیریتى، پیشنهاد شده و در دستور کار قرار گرفته است. همین طور طرح کاربردى کردن آموزش در هنرستان ها از طریق توأم کردن آموزش و تولید مدنظر قرار گرفته است که امسال به صورت آزمایشى اجرا مى شود.
با اجراى این طرح ها، در کنار آموزش، امکان ارائه خدمات فراهم و کارآفرینى توسعه مى یابد، ضمن آن که براى واحد هاى آموزشى و هنرجویان درآمدزایى ایجاد مى شود و انگیزه دانش آموزان براى فعالیت و آموزش افزایش مى یابد. البته این امکان در برخى رشته ها همچون رشته هاى کشاورزى بیش از سایر رشته ها فراهم است. با اجراى این طرح در هزینه هاى آموزش و پرورش هم صرفه جویى مى شود، به این معنى که با فعال شدن رشته هایى همچون جوشکارى، مى توان میز و نیمکت هاى مورد نیاز مدارس را ساخت. تجربیات جهانى نشان مى دهد آموزش هاى فنى و حرفه اى رسمى کارآمد تنها ابزارى است که مى تواند بین استعداد و علاقه متقاضیان و نیاز کنونى بازار و نیازهاى موجود براى توسعه کشور هماهنگى ایجاد کند، بنابراین لزوم گسترش این آموزش ها در جامعه ما به خوبى احساس مى شود.
* در دو دهه گذشته هیچ استاد کار و انباردارى جذب نشده است
۳۵ درصد از نیروهاى فنى و حرفه اى حق التدریس هستند که باید جذب آموزش هاى فنى و حرفه اى شوند، علاوه بر این با توجه به بازنشستگى این نیروها و بخصوص بازنشستگى پیش از موعد و همچنین نیاز بازار کار به نیروهاى متخصص و ماهر، خروج نیروها از بخش فنى و حرفه اى نسبت به سایر بخش هاى آموزش و پرورش بیشتر خواهد بود.
این در حالى است که براساس استانداردهاى جهانى آموزش فنى و حرفه اى براى هر ۳۰ هنرجو یک استادکار و یک انباردار باید در هنرستان ها حضور داشته باشند، اما در ۱۸ سال گذشته هیچ انباردار و استاد کارى وارد مجموعه آموزش هاى فنى و حرفه اى نشده است.
اگر این مشکل رفع نشود، کیفیت آموزش ها افت خواهد کرد.
امروزه اهمیت رشته های فنی و حرفه ای بر کسی پوشیده نیست ، رشته ی حسابداری یکی از رشته های قابل قبول به خصوص در کشور های توسعه یافته و در حال توسعه می باشد که خوشبختانه در کشور ما نسبت به سایر رشته های فنی و حرفه ای از جمعیت فارغ التحصیلی بیشتری برخوردار است، که این نشان دهنده ی توجه و اهمیت مسئولان به این رشته می باشد.
در سال گذشته وزیر کار و امور اجتماعی تاکید کردند که معضل بی کاری ریشه در آموزش عمومی و عالی کشور دارد و در کنار این دو، فقدان مهارت نیز به این موضوع دامن زده است
در واقع مدتی است که مسئولان و کارشناسان به این نتیجه رسید ه اند که کمبود نیروی کار ماهر از جمله مشکلات کشور بوده و پایین بودن سطح بهره وری را نیز موجب گردیده است.
به این ترتیب با وجود تعداد افراد زیادی که در سن اشتغال قرار دارند، بخش های مختلف اقتصادی کشور به خاطر نبود افراد ماهر و آموزش دیده در مضیقه هستند .
برنامه ریزان درسی و معلمان باید برای زندگی و کار در این دنیایی که هر لحظه در حال تغییر می باشد تمهیداتی بیندیشند. برنامه های درسی باید مملو از صحنه های ارتباط علم با زندگی ، برخورد با معماها کاوشگری و پروراندن مهارت های اندیشیدن باشد. همگام شدن برنامه های درسی و محتوای آموزشی مدارس و دانشگاه ها با نیازهای جامعه و محیط های کاری، از جمله روش هایی است که به افزایش مهارت نیروی کارسرعت می بخشد.
توسعه ی علم و فناوری، این نیاز را به وجود آورده که شاخص های کمی و کیفی آموزش در مدارس و دانشگاه ها به سرعت تغییر کند و بهبود یابد این در حالی است که سیستم آموزش و پرورش و آموزش عالی کشور درگیر معضلاتی است ور سیدن به این هدف را با مشکل مواجه می کند.
شاید بهتر آن است که بگوییم تعدادی از رشته های فنی و حرفه ای گرایشی خاص به شاخه های علوم تجربی دارند ، که با یافتن روابط علت و معلول بین پدیده های مورد مطالعه، نتایجی را بدست می آورند؛ در صورتی که رشته ی حسابداری به دلیل تنوع بسیار بالای آن با این روابط علت و معلولی فاصله ی بسیار دارد، زیرا مسئله ی حرفه ای بودن این رشته پر رنگ تر از رشته های دیگر است بنابراین بایستی نوع نگرش ما به کارگاه های این رشته با رشته های دیگر متفاوت باشد.
مسئله ی مهم و اساسی این است که فارغ التحصیلان رشته های دیگر فنی و حرفه ای پس از فارغ التحصیلی هنگام استخدام دچار مشکل اساسی نمی شوند، چرا که کارگاه های این رشته ها با محیط کار سایر شرکت ها تفاوت عمده ای ندارند، اما در رشته ی حسابداری هنگام استخدام وضع به شکل دیگری است.
هر ساله با نزدیک شدن دانش آموزان سال اول دبیرستان به پایان سال تحصیلی وفرا رسیدن زمان تصمیم گیری در مورد انتخاب رشته سال دوم ،تردیدها ،نگرانی ها و سردرگمی خانواده ها و فرزندانشان افزایش می یابد .تعدد شاخه ها و رشته های تحصیلی درحوزه های نظری و فنی حرفه ای و کار دانش ،عدم شناخت صحیح وکافی آینده شغلی هر یک از این رشته ها واطلاع رسانی ناقص و محدود بر تردیدها و شرایط نابسامان موجود افزوده است ،به نحوی که بسیاری از خانواده ها تصمیم می گیرند پس از پایان امتحانات با مراجعه به مشاوران وبا کمک آنان فرزند خود را راهنمایی و هدایت نمایند .در این نوشتار سعی می شود با ارایه اطلاعات مفید و راهنمایی لازم در خصوص نحوه انتخاب رشته و فاکتورهایی که باید مورد توجه قرار گیرد از ابهام های موجود کاسته و زمینه شناخت و آگاهی خانواده ها و دانش آموزان سال اول در حد امکان فراهم شود .
رشته های شاخه فنی و حرفه ای و کاردانش :
شاخه فنی و حرفه ای وکاردانش در رشته های متعددی مانند الکتروتکنیک ،الکترونیک کامپیوتر ،ساختمان ، نقشه کشی معماری ،حسابداری بازرگانی ، ،صنایع شیمیایی،صنایع غذایی صنایع فلزی، ساخت ، تولید مکانیک خودرو ،متالوژی و دهها رشته دیگر در قالب زمینه های صنعت ،کشاورزی وخدمات در هنرستان های فنی و حرفه ای ودبیرستان های کار دانش دانش آموزان علاقمند راجذب می کنند.مزیت و امتیاز فنی و حرفه ای گرایش آموزش به سمت دروس عملی ،کارگاهی و تربیت کارآموزان ماهر و نیمه ماهر با رویکرد تامین نیروی انسانی مورد نیاز در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی است .فارغ التحصیلان رشته های فنی و حرفه ای پس از دیپلم قادرند وارد بازار کار شده و در صورت علاقه و پشتکار در رشته ی تحصیلی خود پیشرفت قابل توجهی داشته باشند .دانش آموزانی که شاخه فنی و حرفه ای را انتخاب می کنند به طور ضمنی علاقه وتمایل خود را به بازار اشتغال نشان داده ومایلند هر چه سریع تر جذب بازار وحرفه مربوط به خود شوند .رشته های فنی و حرفه ای به مقدارزیادی می توانندعلاقه کنجکاوی وحس عمل گرایی وعینی دانش آموزان راتامین ،پرورش وهدایت کنند. با توجه به حس عمومی همه دانش آموزان برای ادامه تحصل این شرایط برای فارغ التحصیلان در مرحله اول برای مقطع کاردانی فراهم شده است .فارغ التحصیلان دیپلم فنی و حرفه ای می توانند در آزمون آموزشکده ها شرکت کرده ویا با شرط معدل یا بدون کنکور از طریق دوره های کاردانی پیوسته دانشگاه آزاد یا دانشگاه جامع علمی کاربردی در مقطع فوق دیپلم ادامه تحصیل دهند .در این صورت دانشجویان فارغ التحصیل در شرایط مطلوب تری همراه با دانش ،تجربه ومهارت بیشتر جذب بازار کار شوند .آن چه که دانش آموزان باید به دقت مورد توجه قرار دهند پذیرش دانشجواز مقطع کاردانی به کارشناسی ناپیوسته و آن هم پذیرش بسیار محدود دانشجو در دانشگاه های دولتی است .به عبارت دیگر دانشگاه هایی که برای مقطع لیسانس از بین دانشجویان فوق دیپلم پذیرش دانشجو می کنند بسیار کمتر از مقطع کاردانی است .شاید یکی از تردید های عمده خانواده ها از پذیرش فرزندانشان در شاخه فنی و حرفه ای شرایط ادامه تحصیل آنان باشد که به صورت مرحله ای انجام می گیرد .این موضوع باید مورد توجه قرار گیرد که طراحان شاخه فنی و حرفه ای عمدتا این شاخه را با رویکرد اشتغال و تربیت استادکاران ماهر و نیمه ماهر و به منظور تامین نیروهای تکنسین در بخش صنعت ،خدمات و کشاورزی تاسیس نموده ومنظور آنان الزاما و ضرورتا ورود به مقاطع تحصیلی لیسانس و بالاتر نبوده است . گرچه همه دانشجویان می توانند به مقاطع بالاتر راه پیدا کنند . شاخه کاردانش نیز از لحاظ رشته های مهارتی متنوع تر از شاخه فنی و حرفه ای ارزیابی می شود ،گرچه در رشته های مشابه گرایش کاردانش ،به دروس مهارتی ،عملی و کارگاهی بوده و حتی الامکان سعی شده دروس تئوری کمتری ارایه شود .با توجه به طراحی سوالات ومنابع آزمون آموزشکده های فنی و حرفه ای که عمدتا از دروس هنرستان ها طرح می شود گرایش و علاقه دانش آموزان به هنرستان هابیشتر از دبیرستان های کاردانش می باشد ونیز به همین دلیل اکثریت هنرستان ها دانش آموزان با معدل های بالاتر را جذب می کنند .خصوصا در رشته هایی که علاقمندبیشتری دارد. داوطلبان ورود به شاخه فنی و حرفه ای نباید صرفا به نیت ورود به دانشگاه در مقطع کارشناسی وارد این شاخه شوند .هدف کسب تجربه ،مهارت و دانش لازم برای ورود به بازار کار و در صورت امکان ادامه تحصیل در مقاطع بالاتر می باشد. این موضوع در مورد دانش آموزان داوطلب ورود به شاخه نظری به نحو دیگری صدق می کند .دانش آموزان عمدتا با نیت ورود به دانشگاه هاو موسسات آموزش عالی ،شاخه نظری را انتخاب می کنند .بنابراین از بدو ورود در سال دوم باید خود را داوطلب کنکور سراسری تلقی کرده و مطالعه آنان ،منظم،هدفمند،مستمر و با برنامه ریزی اصولی و صحیح شکل گیرد .
شاخه نظری بر خلاف فنی و حرفه ای تا دیپلم کارایی وقابلیت خاصی نداشته و صرفا دانش آموز را آماده ورود به دانشگاه می کند . اگر داوطلبی وضعیت تحصیلی خود را به نحوی تنظیم کند که منجر به پذیرش اودر دانشگاهها نشود ،اگر نگوییم متضرر شده باید اذعان کرد به مقصود ونیت اصلی خود نرسیده است .بنابراین دانش آموزانی شاخه نظری را انتخاب کنند که با توجه به عملکرد گذشته خود وسوابق تحصیلی و مطالعاتی آنان موید آمادگی کافی وانگیزه لازم برای شروع و ادامه حرکت تا مقصد نهایی باشد .مسیری که همه به دشوار بودن آن اذعان داشته و مستلزم صرف وقت بسیار زیاد و تلاش و تقلای فراوان می باشد .
رشته ریاضی و فیزیک : برای ادامه تحصیل در رشته ریاضی پیش شرط لازم داشتن استعداد در زمینه ریاضی است . استعداد دانش آموزدر زمینه ریاضی را می توان از دو طریق شناخت: اول از راه آزمون استعداد که در ایران به دلیل پیچیدگی آن و دور از دسترس بودن کمتر قابل اجرا است . راه دوم: مراجعه به شواهد و قراین است که حداقل می توان به چهار علامت اشاره کرد 1-داشتن نگرش مثبت و اظهار علاقه مندی به درس ریاضی 2- سرعت پیشرفت :دانش آموزان مستعد در زمینه ریاضی مباحث آن را سریع تر و با زحمت کمتری یاد می گیرندوهر قدراین استعداد بیشتر باشد سرعت یادگیری و تسلط بر مفاهیم نیز بیشتر است .باید اشاره کرد استعداد با معلومات متفاوت است منظور از استعداد آمادگی ذاتی فرد برای یادگیری است 3- سوابق نمره ای نسبتا درخشان و مناسب در سال های تحصیلی گذشته در درس ریاضی که میانگینی بالاتر از 18 را نشان می دهندبه شرط آن که نمرات واقعی باشند . 4-ضعف عمومی در دروس حفظ کردنی، به عبارت دیگر دانش آموز مستعد در درس ریاضی معمولا نسبت به دروس حفظ کردنی روی خوش نشان نمی دهند . وبرای تسلط بر آن ها با مشکلاتی مواجه هستند .
بعضا خانواده ها به دلیل وجود رشته های متنوع دانشگاهی در رشته ریاضی مانند انواع مهندسی ها و شانس پذیرش بیشتر در دانشگاه ها و بدون توجه به میزان آمادگی فرزند خود آن ها را ترغیب به انتخاب رشته ریاضی می کنند غافل از آن که رفتن به رشته ریاضی شرط و شروطی دارد که بدون وجود آن ها موفقیت فرزندانشان با مشکلات جدی مواجه خواهد شد .

دانلود گزارش تخصصی معلمان چالش ها ، مشکلات و موانع در رابطه با دانش آموزان  هنرستان  بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110 دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان, این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد مقدمه مرتبط کردن آموزش و تربیت نیرو با نیاز کار و اشتغال ، یکی از وظایف ...

دانلود گزارش تخصصی معلمان


راهکارها


پیشنهادات


گزارش تخصصی فرهنگیان


چالش ها


مشکلات


موانع


رابطه


دانش آموزان


هنرستان

گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم

گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم
دانلود گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم بافرمت ورد وق
گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم دانلود گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110
دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان,
این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد
مقدمه

زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند.
زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میان انسان ها بوده است. قبل از پیدایش جوامع بشری، انسان ها به اشکال گوناگون معنا را به یکدیگر انتقال می دادند، تصاویرحک شده بر دیوار غارها، استفاده از آتش برای فرستادن پیام خطر،تقلید صدای حیوانات و... قبل از ارتباط کلامی برای انتقال معنا به کار گرفته شدند.
سپس ارتباطی قراردادی میان صدا و معنا از کلمات بکار رفت و همه چیز نام گذاری شد. بعد ها که زبان حالت قانونمندی یافت؛ هر قبیله بسته به ساختار فرهنگی اجتماعی خود آن را به گونه ای به کار گرفت که توانستند هدف غائی<ارتباط> را حفظ کنند.
تنوع و گوناگونی زبان امتیاز ویژه ای را برای هرقوم دارد و از این رو هر زبان دارای نکات ظریف، کنایه ها و اشاراتی است که نمی توان آن را نادیده انگاشت و با هیچ ترجمه سلیسی نمی توان لذت فهم کلمات آن را به دیگر زبان ها رساند، مگر آنکه آن زبان را فراگرفت.
اما بنا بر بعضی ملاحظات سیاسی یا تهاجم نظامی ارزشهای فرهنگی بعضی ملل، از جمله زبان تحت نفوذ عوامل خارجی قرار گرفتند. شاید یکی از مهمترین دلایل به کار گرفتن آسان تر انگلیسی، فرانسه یا اسپانیایی حضور استعماری بلند مدت دولتمردان سابق کشورهای فوق در دیگر کشورها باشد.چین با بیش از یک میلیارد و دویست میلیون نفر، هند با جمعیت یک میلیارد نفر و روسیه با صد و پنجاه میلیون نفر چنین نفوذی را از زبان خود در دیگر کشورها ندارند.
البته تک زبانی جهانی امر بسیار نکوهیده ای است و نباید از تقویت زبان شیرین خودمان <فارسی> غافل شویم، اما از یاد نبریم که اگر به یادگیری زبان انگلیسی اهمیت ندهیم مشکلات جدی را خواسته یا نا خواسته فرارو خواهیم داشت! چرا که جهان رو به توسعه در هر ثانیه در حال تولید علم و فن آوری است و غالب این پژوهشهای علمی به زبان انگلیسی در مجامع بین المللی ارائه می شود و یا در اینترنت به نمایش در می آید. از طرفی نیروی انسانی از مهمترین سرمایه های ملی هر کشور است،سیستم آموزشی ما چند درصد از سهم جهانی تولید فن آوری رابا تربیت شاگردان کارآمد امروز و آینده سازان فردا کسب خواهد کرد؟ در جهان امروز که عصر ارتباطات است و به عبارتی اینترنت، کره خاکی را به شکل دهکده ای در آورده، سهم ما در زبان آموزی چه اندازه است؟
در سال ۲۰۰۴ گزارشی از مرکز زبانی میشل توماس انگلستان صورت گرفت که به موجب آن دستمزد یک کارگر متوسط بواسطه دانستن زبان دوم تا ۳۰۰۰ پوند در سال افزایش می یابد... مطالعات نشان می دهد که شخص دو یا چند زبانه می تواند به خاطر دانش زبان خارجی و استفاده از آن در راه های موفقیت، بهتر از مهندس یا برنامه نویس رایانه پول در آورد.
حال بنا بر هر دلیل به وضعیت زبان آموزی در مدارس کشورمان نگاهی داشته باشیم.توجه داشته باشید که از مقطع راهنمایی تا دبیرستان و پیش دانشگاهی دانش آموزان بطور متوسط ۲، ۳ یا ۴ساعت زبان انگلیسی در هفته می آموزند، و این در حالی است که پس از پایان دوره تحصیلی متوسطه از بر آوردن کمترین نیاز خود عاجزند!!
بعنوان مثال اگر به کشورهای خارجی سفر کنند یا جهانگرد خارجی را در شهر خود ببینند توانایی ارتباط با او را ندارند! جملاتی ساده را نمی توانند درک کنند یا متن انگلیسی را بخوانند و بدان پاسخ دهند! و نقاط ضعف از این دست فراوان است. مشکل از کجاست؟ می دانید که ازعوامل مؤثر تدریس در هر وضعیت آموزشی معلم، روش آموزش و شاگرد است .
هنوز شاگردان از زبان آموزی در کلاس فقط گرامر نویسی می دانند!چرا که اغلب کلاس ها بواسطه نبود

امکانات سمعی و بصری با شیوه GTM هدایت می شود.کتابهای درسی برایشان جذاب نیست و انگیزه لازم برای خواندن زبان ندارند! ولب به شکوه و گلایه می گشایند چرا زبان می خوانیم؟ نمی شد زبان نداشتیم؟ کتابها را بسیار سخت و گاهی دشمن خود می پندارند.
راستی صحبت از کتاب های انگلیسی شد، آیا کتا بهای مدارس منا بع مناسبی برای آموزش زبان هستند؟
کتاب های انگلیسی از لحاظ محتوا و ظاهر (طراحی، تصاویررنگی) باید به روز شوند. آیا تصاویر کتاب های سال اول و دوم متوسطه مناسب سن دانش آموزان است؟ از لحاظ محتوا نیز این کتاب ها در سطح کلان (ملی) نمی تواند پاسخگوی نیاز واقعی فراگیران در برقراری ارتباط با انگلیسی زبانان باشد.
بعنوان مثال در امتحانات داخلی و حتی نهایی (سال سوم متوسطه) مهارت شنیدن در بخش مکالمه کتاب درسی( ( LANGUAGE FUNCTION، در شکل سؤالات جور کردنی( ( Match آزمون کتبی گرفته می شود؟ در حالی که شیوه صحیح آن است که فراگیران توسط دبیر یا با پخش نوار کاست، متنی را گوش دهند و سپس به سوالات آن پاسخ دهند!.
آیا برای دانش آموزان پیش دانشگاهی مشکل نیست که با سه سال زبان آموزی با سبکی متفاوت در مقطع متوسطه ناگهان به کتاب( ( Reading based بپردازند؟ آن هم در یک قدمی کنکور! چرا تحول در مواد درسی زبان انگلیسی در آخرین و حساس ترین مرحله صورت گرفته است؟آیا بهتر نبود تغییر در تالیف کتاب های انگلیسی از پایه اول متوسطه آغاز می شد؟
در طول سالهای تحصیلی فراگیران برای تقویت مهارت listening چند ساعت نوارآموزشی گوش می کنند؟ یا چند ساعت فیلم های آموزشی انگلیسی می بینند؟ آیا با کلاسهایی که هیچ گونه شعر، تمرینهای مناسب، بازی یادگیری زبان برای کاستن اضطراب، تحقیق و... ندارند می توان به دانش افزایی فراگیران امید داشت؟
امروزه که عصر ارتباطات است شاید این سوالات بسیار پیش پا افتاده به نظر برسد ولی بیاییم واقع گرا باشیم، دانش آموزان ما از شنیدن تلفظ کلمات زبان با امکانات سمعی در کلاسها محرومند؛ حال این محرومیت دلایل مختلفی دارد، از جمله: نبود امکانات، بی حوصلگی بعضی دبیران برای پخش نوار آموزشی در کلاس و همچنین زمان کم تدریس!
واقعاً در کشورمان استاد، مدرس و پژوهشگر دلسوز نیست که هنوز یادگیری زبان انگلیسی به معضلی لاینحل تبدیل شده است؟ چرا تشتت آراء در این حیطه فراوان است؟ چرا پاسخ مناسبی نیا فته ایم؟چه کسی باید این خلا را پر کند؟مگر مدعی نیستیم که جوانان با استعدادی داریم! پس ما راچه شده؟ به کشوری مثل ترکمنستان نگاه کنیم که درآنجا نه یک زبان بلکه چند زبان زنده دنیا (فارسی، عربی، روسی، و انگلیسی) از مقطع ابتدایی آموزش داده می شود! ما چه تفاوتی با دیگران داریم؟
آموزش زبان خارجی در مالزی از سال های اول ابتدایی، در مدارس مصر از ۹ سالگی، در ونزوئلا اموزش زبان اسپانیایی در مدرسه است، همچنین دو زبان انگلیسی و فرانسه ازپیش دبستانی (۶ سالگی) آغاز می شود.
در نروژ، ایتالیا و مالت از ۶ سالگی، در مدارس بلژیک فرانسوی در ۱۰سالگی وانگلیسی ۱۲ سالگی اجباری است و یادگیری اسپانیایی یا آلمانی در۱۵ سالگی ادامه می یابد.
دبیران متوسطه بخشی از ضعف شاگردان در درس زبان انگلیسی را ناشی از بنیه علمی ضعیف از مقطع راهنمایی می بینند.همین شاگردان با پیشرفت نه چندان مقطع متوسطه را به هر شکل به پایان می رسانند و به دانشگاه راه می یابند! و در ابتدای تحصیلات عالی از درس زبان پیش نیاز می خورند؟ چرا؟
آیا ضعف بنیه علمی نشان می دهد آموزش و پرورش با تمام مشکلاتی که با آن مواجه است در آموزش زبان انگلیسی منفعل بوده است؟... متأسفانه عدم توانایی کاربرد زبان ادامه می یابد تا آنجا که دانشجویان برای تحصیلات تکمیلی و حتی دکترا (که نیاز به امتیاز قابل قبولی در آزمون تافل تخصصی دارند) با آن دست به گریبان می شوند!؟
چند درصد از دبیران ما کار با رایانه و ارتبا ط با INTERNET را می دانند؟ ساعات ضمن خدمت همکاران به چه شکل می گذرد؟ آیا این کلاسها توان علمی آنان را با تجربه کاریشان پیوند می زند؟یا ساعاتی از عمر گرانبهایشان را با اعطای گواهینامه ضمن خدمت مبادله می کنند؟چرا هنوز به این مسائل سطحی نگاه می کنیم؟
انسان موجود پیچیده ای است که آشنایی با روحیات او نیاز به روانشناسی دارد. چند درصد از دبیران توانسته اند بی انگیزگی فراگیران را با همین شرایط فعلی بناچار برطرف کنند؟ از اینکه بارها مشاهده کرده ایم فرزندان ما در کلاس با داشتن نیروی جوانی و تحرک، در کلاس زبان به نیروی منفعلی تبدیل شده اند چه کاری صورت دادیم؟ در نظر بگیرید اگر تعدادی دانش آموز در شهرهای بزرگ در کلاسهای خصوصی یا موسسات زبان در یادگیری انگلیسی موفقیت نسبی داشته اند برای دیگر دانش آموزان کشور این چنین نبوده است!
همه دانش آموزان چنان تمکن مالی ندارند تا از کلاسهای مکالمه زبان بهره برند.
معتقدیم که دانش آموزان باید برای زندگی بهتر زبان دوم را بیاموزند، اگر چنین راهکارهایی معرفی و تا حد امکان اجرایی شوند نتا یج بهتری حاصل خواهد شد:
۱) معلم: معلم زبان باید مهارت هایی در تربیت مطلوب بدست آورد:
الف) تسلط عالی به زبانی که یاد می دهد.
ب) آشنایی خوب با زبانشناسی زبانی که تدریس می کند.
ج) آشنایی گسترده با ادبیات کشور بیگانه
د) آشنایی مقدماتی از روانشناسی تربیتی و مسائل نظری و عملی تدریس
۲) تدریس زبان انگلیسی از مقطع ابتدایی: همانند دیگر کشورها که زبان آموزی را از مقطع ابتدایی با برنامه و اجرای صحیح آغاز می کنند، ما نیز می توانیم چنین طرح مفیدی را عملی کنیم. دولت هر سال هزینه های گزاف برای افت تحصیلی فراگیران و از جمله در درس زبان انگلیسی می پردازد، یعنی، با میانگین هزار ساعت تدریس در مقطع های راهنمایی و متوسطه (بدون احتساب هزینه های خانواده ها جهت کلاس های تقویتی و خصوصی) نتیجه قابل قبولی نمی گیرد.
اگر آموزش زبان از مقطع ابتدایی آغاز شود وضعیت بحرانی فعلی حتماً بهبود خواهد یافت.
۳) فعال کردن گروههای آموزشی دبیران: تشکیل جلسه تخصصی هر ماه یکبار برای رفع مشکلات تحصیلی، استاندارد سازی آزمون های ترم اول و دوم با طرح سؤالات هماهنگ، تشکیل کلاسهای ضمن خدمت با رویکردی نوین به طوری که یک ششم ساعات تدریس موظف هفتگی به این کلاس اختصاص یابد، یعنی به دانش افزایی و تثبیت یافته های کنونی آنها، حتی اگر به بررسی مقاله ای علمی باشد می تواند به ارتقاء کیفی آموزش کمک کند. باید محیطی فراهم شود تا همکاران با یکدیگر در مورد تدریس کلاسی به تبادل تجربیات و اطلاعات بپردازند و از حضور فعال صاحب نظران، مؤلفان و استدان دانشگاه در جمع دبیران زبان انگلیسی در گروه های آموزشی استفاده شود.
۴) احترام به نظرات دبیران بعنوان افرادی که درگیر مستقیم با فراگیران هستند:
کتاب های علمی و کمک آموزشی در حیطه آموزش زبان نگارش شده اما تجربه عملی تدریس کلاسی به مراتب مؤثر تر از مطالعه تئوریها و روشها است. پس در تالیف کتاب های زبان انگلیسی متوسطه در ایران باید ازتجربیات دبیران بهره برد. از جمله آنها بررسی دلایل افت تحصیلی پایه اول متوسطه است، ضعف در درس انگلیسی سالانه منجر به تجدیدی عده زیادی از دانش آموزان و درنهایت به افت تحصیلی آنان ختم می شود؟ آیا تاکنون نظرات دبیران دلسوز را در این مورد خواسته ایم؟ و برای رفع این مشکل در عمل کاری را صورت داده ایم؟
۵) تخصیص امکانات و بودجه: متأسفانه بیشتر مدارس ما امکانات کافی از جمله آزمایشگاه زبان ،رایانه و دستگاه وی سی دی برای تقویت مهارتهای LISTENING SPEAKING ندارند. کتاب های فعلی بیشتر بر دو مهارت خواندن و نوشتن تاکید دارند در حالی که دو مهارت دیگر در عمل نقشی در رفع نیاز فراگیران ندارند.
۶) تأکید همه جانبه در همه مدارس کشور بر آموزش استفاده از فرهنگ لغت یک زبانه Monolingual Dictionary از سال اول دبیرستان بعنوان مرجع لازم، موثق و بهترین خود آموز برای برطرف کردن مشکلات لغوی است.
باید همه دبیران در سال اول دبیرستان علائم آوایی( ( phonetic symbols )را بر اساس قرارداد انجمن بین المللی آوانگاری(( IPA )حتماً تدریس کنند تا فراگیران حتی در منزل بتوانند به آسانی لغتی را همراه با تمام مشخصات بشناسند.
۷) افزایش ساعت تدریس زبان
ساعت های تدریس زبان اندک است و در بعضی دروس از جمله زبان متوسطه ۳ (با توجه به اهمیت کتاب برای گرفتن دیپلم و آمادگی برای ورود به دانشگاه) قابل قبول نیست! یعنی دبیر نمی تواند با ساعت کم تدریس هفتگی که گاهی با تعطیلات نیز همراه می شود، تقویم سالانه درسی را بدون تعجیل اجرایی کند.
۸) برگزاری جشنواره کتاب سال برای آنکه از کتاب های آموزشی نو از سوی دبیران و استادان دانشگاه و دیگر مولفان مجرب بهره مند شویم، باید آنان را به این عرصه مهم دعوت کنیم و از آنان یاری بطلبیم تا شاید با بهره مندی از تجربه علمی و عملی آنان در تالیف کتاب های درسی تحولی درخور شأن آموزش و پرورش و بویژه آموزش زبان گام برداریم.
نقش فرهنگ و آمیزش با زبان انگلیسی
جوامع بشری از ابتدا تاکنون برای برقراری ارتباط با یکدیگر از ابزارهای متعددی استفاده می کرده اند که در این میان زبان تنها وسیله ای است که می توان از طریق آن پیچیده ترین مفاهیم را به شکلی ساده و کامل انتقال داد، اما نکته ای که در اینجا به ذهن خطور می کند این است که مردم سراسر این کره خاکی با زبان های مختلفی با هم صحبت می کنند و این موضوع خود برقراری ارتباط میان جوامع مختلف را مشکل می سازد. پس باید زبانی مشترک در سراسر دنیا وجود داشته باشد تا مردم برای برقراری ارتباط با یکدیگر از آن استفاده کنند. به دلیل تاثیر بالای نظامی، اقتصادی، علمی، سیاسی و فرهنگی بریتانیا بر جهان پس از سده هجدهم و تاثیر ایالات متحده آمریکا از سده بیستم میلادی به این سو، این زبان در سطح جهان گسترش یافته و به عنوان زبان دوم، زبان بین المللی در بسیاری نقاط جهان کاربرد پیدا کرده است و امروزه در فعالیت های مختلف جهانی به عنوان ابزار اصلی انتقال مفاهیم به کارگرفته می شود. از این رو اهمیت یادگیری زبان انگلیسی در جهان کنونی بر هیچ کس پوشیده نیست و روز به روز نیز با گسترش ارتباطات بین جوامع مختلف بر اهمیت آن افزوده می شود(37).
زبان انگلیسی به عنوان زبان مادری در کشورهای انگلستان، آمریکا، کانادا، استرالیا، ایرلند، نیوزلند، آفریقای جنوبی، غنا و بسیاری کشورهای دیگر کاربرد دارد. امروزه از نظر تعداد، افرادی که از زبان انگلیسی بعنوان گویش اصلی استفاده می کنند، پس از چینی و اسپانیایی، سومین زبان جهان هستند. تعداد کسانی که زبان مادری شان انگلیسی است امروزه ۳۸۰ میلیون نفر است(37).
امروزه یادگیری زبان انگلیسی یک ضرورت انکار ناپذیر است چراکه زبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشته های مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت می گیرد. با افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامه های رادیوئی و تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت می گیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن امروزی است.
اما در این میان نظرات بسیاری در مورد آموزش و یادگیری زبان انگلیسی وجود دارد برخی اعتقاد دارند آموزش حتماً باید همراه با یادگیری فرهنگ کشور مورد نظر صورت گیرد و برخی براین باورند که آموزش زبان انگلیسی باید بدون اعتنا به فرهنگ کشور مورد نظربوده و به بُعد امپریالیستی زبان انگلیسی تاکید می کنند. به همین جهت با توجه به اهمیت یادگیری زبان انگلیسی، این مقاله سعی دارد که به نحوه آموزش این زبان از دیدگاههای مختلف اشاره کرده و مزایا و معایب آموزش زبان انگلیسی و اهمیت ان را در کشورهای غیرانگلیسی زبان و مسلمان مورد بحث قرار دهد.

نقش فرهنگ در آموزش زبان انگلیسی
در نمونه های متعارف آموزش زبان انگلیسی غالباً گفته می شود که آموزش انگلیسی را نمی توان از آموزش فرهنگ گویش کنان بومی آن زبان جدا کرد. بر همین اساس بسیاری از معلمین زبان بر وجود رابطه مهم بین زبان و فرهنگ سخنوران بومی و بر لزوم ادغام آن فرهنگ در آموزش زبان تاکید دارند. کراوفورد - لانگ (1984) قاطعانه بیان می کند که مطالعه زبان بدون مطالعه فرهنگ سخنوران بومی آن زبان کار عبثی است(11).
به نظر نوستراد زبان وابسته به فرهنگ است و بدون توجه به روابط اجتماعی و فرهنگی یک جامعه که زبان بخشی از آن است ، درک مفاهیم زبان امکانپذیر نیست(24) . رابرت لادو در کتاب آموزش زبان معتقد است که زبان پاره ای از فرهنگ مردم و مهمترین وسیله برای ایجاد ارتباط میان افراد اجتماع است و از اینرو زبان نه تنها بخشی از فرهنگ است ، بلکه اگر فرهنگ را شبکه ای در نظر بگیریم ، زبان پایه اساسی آنست به گونه ای که بخشهای دیگر شبکه با کمک آن توصیف می شود(22) .
الی هینکل (2005) نیز معتقد است که زبانشناسان کاربردی و معلمان انگلیسی متوجه اند که زبان دوم و خارجی را بندرت می توان بدون آگاهی از فرهنگ جامعه ای که به آن زبان تکلم می کنند، آموخت و تدریس کرد(18).
ساپیر همچنین در توجیه نظریه مربوط به رابطه فرهنگ و زبان خود می گوید که لازمه درک یک شعر ساده صرفا دانستن معنی واژه های آن نیست، بلکه باید با پدیده های زندگی اجتماعی مردمی که مفاهیم واژه ها از آنها نشات گرفته اند آشنا بود. به سخن دیگر بدون آگاهی از الگوهای زندگی اجتماعی یک جامعه زبانی، نمی توان به ارزشهای واقعی و مفاهیم واژه ها پی برد. و بالاخره بروکسی معتقد است که زبان عنصر اساسی فرهنگ مردم است(27).
اسکات (1965) بیان می کند که متخصصان امر آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی بر این عقیده هستند که یادگیری زبان تنها با یادگیری صورت زبانی (آواها، کلمات، واژه آرایی آواها و کلمات) نیست و مطالعه چگونگی ادای جملات تنها عنصر لازم جهت ارتباط زبانی موثر و کامل نیست، به عبارت دیگر، یادگیری فرهتگ افرادی که به آن زبان صحبت می کنند برای یادگیری زبان آنها ضروری است(28).
نلسون بروکس معتقد است که آموزش نکات فرهنگی بیش از آنچه که تاکنون تصور می رفته اهمیت دارد، بویژه اگر هدف از آموزش زبان یادگیری نحوه ارتباط با سخن گویان آن باشد .به عقیده وی، زبان آموز در کلاس درس، برای اولین بار با بسیاری از الگوهای فرهنگی و اجتماعی زبان بیگانه مواجه می شود و عکس العمل و برداشت وی از این الگوها برای ایجاد ارتباط مناسب و درست حائز اهمیت است(6). بنظر ندسیلی یادگیری الگوهای زبانی، آگاهی از نظام اجتماعی سیاسی، مذهبی و اقتصادی جامعه را به دنبال ندارد و حال آنکه کلاس­های آموزش زبان می­تواند وسیله مناسبی برای آگاهی از الگوهای اجتماعی و فرهنگی جامعه زبانی بیگانه باشد. به عقیده وی ایجاد ارتباط با سخن گویان زبان خارجه، بدون آگاهی از فرهنگ آنان غیر ممکن نیست، اما معتقد است که با آموزش زبان، ناگزیر آموزش فرهنگ نیز صورت می پذیرد، زیرا که الگوهای فرهنگی زمینه آموزش زبان همواره خودنمایی می­کند. اگر فرهنگ را از زبان جدا سازیم و یا اگر زبانی را با فرهنگ زبانی دیگر در آمیزیم، زبان آموز را با مفاهیم نادرست روبرو ساخته ایم و موجب سوء تفاهم شده ایم(6).
ویلکنینز هم معتقد است که اگر هدف نهایی آموزش زبان خارجی ایجاد ارتباط با خارجیان از طریق مطالعه آثار ادبی آنها، سخن گفتن و مکاتبه با آنها و از این قبیل است برای رسیدن به این هدف، مطالب درسی زبان آموزان باید صرفا حاوی الگوهای فرهنگی همان زبان خارجی باشد. اینکه نکته های فرهنگی چگونه باید تدریس شود، نظرات گوناگونی ارائه شده است. برخی معتقدند که مطالب فرهنگی ابتدا از طریق آشنا ساختن زبان آموز با نکته های فرهنگی زبان مادری وی ارائه شود و برخی دیگر به انگیزش معتقدند(6).
باتوجه به نظرات مختلفی که بیان شد برخی از کارشناسان و محققان اموزش زبان انگلیسی همراه با یادگیری فرهنگ آن زبان لازم و ضروری می دانند و گر نه، آن را کاری عبث و بیهوده می دانند.

آموزش زبان انگلیسی جدا از فرهنگ
اسمیت (1987) بر این باور است که لزومی ندارد گویش کنندگان غیر بومی، انگلیسی را همانند افراد بومی آن زبان، بکار برند. اگر این منطق پذیرفته شود، ارتباط مستقیم و معمولی بین زبان انگلیسی و فرهنگ­های بومیانی که به این زبان سخن می گویند، پیش فرض انگاشته نخواهد شد(29)، اما این به منزله تدریس انگلیسی در خلاء فرهنگی نمی باشد.
بلکه بر اساس نظر کاچور (1992) انگلیسی بیانگر مجموعه ای از فرهنگها و نه یکی دو فرهنگ خاص می باشد. همچنین آلپتکین و آلپتکین معتقدند که یک زبان باید مستقل از محتوای فرهنگی آن تدریس شود و تنها در امر تدریس باید به نگرش های بین المللی ارجاع داده شود(21). پژوهشگرانی نیز هستند که به مقوله امپریالیسم زبانی پرداخته اند. برای مثال، سورش کاناگاراج (1999) نویسنده سریلانکایی در کتاب مقاومت در برابر امپریالیسم زبانی در آموزش زبان، تلاش کرده است معلم های زبان را نسبت به جنبه های سیاسی و زوایای پنهان آموزش زبان آگاهی دهد (38). شوهامی (2006) در مورد این زوایای پنهان می گوید & روشی است که به موجب آن زبان، با ماهیت شفاف، پویا و سیال برای مقاصد عقیدتی و سیاسی مورد سوء استفاده قرار می گیرد(30).
اکبری (2004) نیز در تحقیقی تحت عنوان امپریالیسم زبانی، دمکراسی زبانی و آموزش زبان، ایده دمکراسی زبانی را مطرح و تاکید کرده است کاربران انگلیسی زبان تفاوتهای فرهنگی و تنوع موجود در گونه های متفاوت انگلیسی را بپذیرند. به بیان دیگر، با بهره گیری از پدیده دمکراسی زبانی راه برای سوء استفاده های امپریالیستی از زبان تا حد امکان مسدود گردد(38).
اساساً ویدو سان (1998) معتقد است زبان فی نفسه حائز ویژگی برتری(هژمونیک) نمی باشد. وی می افزاید اگر زبان دارای قدرت امپریالیستی باشد هیچ گاه نمی توانیم چنین قدرت ماورای کنترل را به چالش بکشیم. بنابر این، زبان نیست که کنترل هژمونیک دارد، بلکه کاربرانند که از آن به عنوان ابزار تسلط استفاده می کنند(34).
بر طبق تعریف تر پان یر ( 1991) هژمونی چیزی بیش از تفوق صرف یک عنصر بر عنصر دیگر است. به بیان دیگر، عامل پذیرش است که شالوده این مفهوم را می سازد(33). به عنوان مثال، گریبس (1995) چگونگی تبدیل شدن زبان مجله پزشکی مکزیک به انگلیسی را این گونه به تصویر می کشد. در وهله نخست، خلاصه مقالات به انگلیسی منتشر و پس از مدتی مقالات نیز برای انتشار به انگلیسی ترجمه می شد. سرانجام مسئولان نشریه ویراستاری امریکایی را برای ویرایش مقالات استخدام کردند و نشریه پس از آن تنها مقالات نوشته شده به انگلیسی را پذیرش می کند(15).
نگرش مردم برخی کشورهای غیر انگلیسیزبان به آموزش انگلیسی به عنوان زبان خارجی
از دید مردم برخی کشورها اموزش زبان انگلیسی در مجموع برای کشور میزبان مفید است زیرا روزنه ای به سوی دنیای تکنولوژی پیشرفته و توسعه صنعتی را به روی مردم آن دیار می گشاید. با این حال، معیارها و ارزش های فرهنگی کشورهای انگلیسی زبان که معمولاً با ورود اطلاعات و ابزار فنی همراه است، اغلب، بی هیچ تعصب میهن پرستانه، به مثابه صفاتی نا آشنا و غیرقابل قبول از فرهنگ زبان مقصد، تلقی می شود. در واقع مردم کشور میزبان، به این دلیل که در یک سوی جریان واقعا یک جانبه اطلاعاتی قرار دارند ( که از جهان غرب مخابره می شود)، در این فکرند که مبادا فرهنگ خاص آنها با خطر نابودی روبه رو گردد. از این رو با تحمیل محدودیت هایی بر حوزه ای اموزشی و فرهنگی، از نحوه ادامه حیات خود دفاع می کنند(26). در ژاپن، آموزش انگلیسی ابزاری کارآمد برای ایجاد ارتباط بین فرهنگی و روابط بین المللی تلقی نمی شود؛ بلکه به مثابه نماینده نظامی مدون از ویژگی های زبانی فرد آمریکایی یا بریتانیایی آرمانی، تدریس می گردد(1، 23). در چین و کره نیز، ظاهراً نقش های ارتباطی و یا فرهنگی انگلیسی مورد توجه نیست، بلکه تنها به تدریس مشخصه های دستوری آن بسنده می شود (31). نخبگان فرهیخته نقاط دیگر آسیا و همچنین مناطقی در آفریقا و آمریکای لاتین نیز چون بر این باورند که برنامه های آموزش انگلیسی به طور اخص و نوگرایی به طور اعم، به لحاظ فرهنگی با نیازهای کشور آن ها منطبق نیست، هویت ملی آن ها را تهدید می کند(2).
پیشنهاداتی به این مضمون ارانه شده که باید انگلیسی را ابتدا از جنبه های زبانی و فرهنگی انگلیسی- امریکایی آن زدود تا با نیازهای فراگیران انگلیسی به عنوان ربان خارجی در کشورهایی مانند ژاپن و ونزوئلا منطبق شود. وانگهی در تهیه مواد اموزشی داخلی (که سعی می شود به لحاظ فرهنگی و تجربی مناسب طبع زبان آموزان کشورهای در حال توسعه باشد) افزایش نظرگیری مشاهده می شود. کتاب های درسی آموزش زبان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در کشورهای کویت با تاکید بر موقعیت کویت تهیه می شود(20). در کشور چین نیز مطالب آموزشی با اقتباس از کتاب های درسی دهه 1960 بریتانیا تهیه می شود، البته با این تفاوت که محتوای فرهنگی آن ها را با هدف تقویت معیارها و ارزش های این کشور، کاملا تغییر می دهند(28). بنا به گفته فرودنشتاین و همکاران (1981)، فراگیرندگان انگلیسی به عنوان زبان خارجی در کشورهای صنعتی اروپایی نیز مایلند به گونه ای انگلیسی بین المللی را فراگیرند که از معیارها و ارزش های فرهنگی افراد بومی آن زبان عاری باشد. در واقع، بسیاری از این زبان آموزان در عین حال که علاقمندند انگلیسی را به طور رضایت بخش فراگیرند تا با نگرش های بین المللی حوزه هایی مانند فرهنگ موسیقی پاپ، فرهنگ مسافرت و فرهنگ علمی – که وسیله اصلی ارتباط آن­ها انگلیسی است آشنا شوند و احساس همبستگی به پذیرش معیارها و ارزش ها و فرهنگ های کشورهای انگلیسی زبان را ندارند(13).
بررسی عمیق تر در این زمینه نشان می دهد که علاقه مردم در کشورهای میزبان به فراگیری انگلیسی بر پایه معیارها و ارزش های ملی و بین المللی از آن حکایت دارد که آن ها احتمالا مایل به دو زبانه شدن منهای دو فرهنگه شدن هستند، یعنی به پدیده ای که پالستون(1978) نیز اشاره داشته است(25).
نگرش مسلمانان به آموزش زبان انگلیسی
به جرأت می‏توان گفت که عموم مسلمانان همواره نگران وجود یا احتمال وجود عوارض فرهنگی در آموزش زبان انگلیسی‏ بوده‏اند.برای مثال، هاید به آن دسته از کارشناسان‏ آموزش و پرورش در مراکش اشاره می‏کند که بر تفکیک زبان‏ انگلیسی از فرهنگ کشورهای انگلیسی‏زبان اصرار دارند و معتقدند: این زبان باید صرفاً به صورت ابزار، آن هم در حد وسیلهء زبانی برای رسیدن به اهداف خاص تدریس شود(2).
به گفتهء وی، این کار به این دلیل است که در مراکش، انگلیسی را ابزار نفوذ امپریالیسم می‏دانند. چنین دریافتی، حاصل‏ تجربهء دوران طولانی حکومت‏های استعمارگر فرانسه و اسپانیا بر این کشور بوده است. افزون بر این،واقعیت شایان ذکر دیگر این است که انگلیسی‏دانی،اغلب با مظاهری از این دست قرین‏ بوده است که:& انگلیسی کلید کاریابی است& ،& انگلیسی انسان‏ را با جامعهء بین المللی پیوند می‏دهد& ،& انگلیسی زبان تجدد است& و....نزد این کارشناسان آموزشی، خطر چنین نمادسازی ها‏ این است که تلویحاً زبان و فرهنگ‏های بومی زبان‏آموزان را واپس‏گرا و عاجز از تجدد معرفی می‏کند. ازاین‏رو، فرهنگ‏زدایی یا از میان بردن اعتقاد به توانایی زبان و فرهنگ بومی در پرداختن به دنیای مدرن، قربانیان آن را در کنف حمایت نیروهای‏ استعمارگر فرهنگی مانند آموزش زبان انگلیسی قرار می‏دهد. علاوه بر مراکش، کشورهای عربی دیگر آفریقای‏ شمالی نیز ظاهرا دربارهء زبان‏های خارجی چنین تجربه‏ای را از سر گذرانده‏اند.برای مثال، طبق گزارش شومان، یکی از لوازم‏ کسب وجهه در جامعه، دانستن زبان خارجی، مثل فرانسه یا انگلیسی است. هرکس که بخواهد در جامعه او را فردی فرهیخته بدانند، باید بتواند به زبان خارجی سخن بگوید. در بازار پررونق زبان‏های‏ خارجی، زبان عربی نزد بسیاری از مردم، مرتبهء مادون را داشت. شومان وابستگی این کشورها به غرب را نتیجهء وابستگی‏ فرهنگی دورانی می‏داند که آن‏ها تحت سلطهء فرانسه و انگلیس‏ بوده‏اند. مردم مراکش،الجزایر و تونس تحت نفوذ کامل سیاست‏ استعماری فرانسه بودند و بنای چنین سیاستی عبارت بود از تربیت فرهیختگان بومی که طرز گفتار و تفکرشان مانند فرانسوی‏ها باشد(4).
حاجی رستملو نیز اشاره به بحث تهاجم فرهنگی غرب در قالب آموزش زبان انگلیسی دارد و بیان می کند که در چند دهه گذشته به دلیل گسترش تقاضا برای یادگیری انگلیسی در کشورها ی توسعه یافته و توسعه نیافته، غربی ها تلاش کرده اند از کتب اموزشی زبان انگلیسی نیز که تقریبا تولید و توزیع آن ها انحصاراً در اختیار خودشان قرار دارد، به عنوان ابزاری برای خدمت به اهداف تهاجم فرهنگی خود استفاده کنند. وی ترویج فرهنگ بی بند و باری و ضد اخلاقی، تخطئه دین و دینداری، برجسته نمایی موفقیت های غرب و بی توجهی به جایگاه خانواده را بخشی از مشخصه های این هجمه فرهنگی در این کتابها دانسته است(3).
هیمن ضمن‏ بحث دربارهء آموزش زبان در آفریقا،چنین می‏گوید: منظور از تدریس ادبیات منحصر به اروپا...در مدارس‏ ما جز این نیست که دانش‏آموزان ما هرروز نقش فرنگیان را در آینهء تاریخ آنان ببینند.فرزندان ما را وامی‏دارند که دنیا را آن‏گونه‏ که فرنگیان ساخته‏اند و دیده‏اند، ببینند و تحلیل و ارزیابی‏ کنند. تازه از این هم بدتر،فرزندان ما با تصور واژگونه‏ای از خود و تاریخ خود چنان‏که در ادبیات امپریالیستی اروپا جلوه‏ یافته و تفسیر شده است،روبه‏رو می‏شوند. فرهنگ‏زدایی در بسیاری از کشورها به قدری حاد است که‏ مزورعی در تشریح اوضاع آفریقای غربی می‏گوید: به نظر بسیاری از افراد، آموزش و پرورش به معنی تکلم و نگارش‏ به زبان انگلیسی است(4).
از کلام چی‏شیمبا نیز همین مفهوم برمی‏آید؛ آن‏جا که می‏گوید:& کلید موفقیت در آموزش متوسطه در آفریقا در دوران استعمار عبارت بود از:& توانایی انتقال آنی فکر فرد از محیط حاضر به محیط اروپایی.& ازاین‏رو،میزان مفهوم& دانش‏ آموختگی& از دیدگاه تعلیم و تربیت غرب و بنابراین با توجه به‏ میزان آشنایی فرد با زبان انگلیسی با زبان‏های دیگر اروپایی‏ سنجیده می‏شد و به انگلیسی ‏سخن گفتن تقریباً همردیف روشنفکری تلقی می‏شد(10). گرانبارترین نفوذ استعمار از راه تسلط بر فکر افراد تحت‏ سلطه صورت ‏گرفت. با این‏حال، تجربیات همین کشورها از استعمار بود که درنهایت، به مبارزهء با آن انجامید. مبارزه با قدرت‏های استعماری-با عاملیت وحدت‏بخش‏ اسلام-ادامه یافت و نسل‏ اندر نسل بر ذهن و نگرش مسلمانان‏ عرب‏زبان در برابر هرچه وابسته به غرب بود، تأثیر گذاشت. بعد از آن‏که کشورها به استقلال دست یافتند،مردم سعی کردند نفوذ کشورهای استعمارگر، ازجمله نفوذ فرهنگی و زبانی را محو کنند(1).
ازاین‏رو، مقاومت اندیشه در برابر گویش انگلیسی در برخی از نواحی‏ جهان اسلام و همین‏طور کشورهای دیگری هم که با استعمار دست‏وپنجه نرم کرده‏اند، معلول رابطهء زبان انگلیسی با استعمار و امپریالیسم بوده است. فیشمن چنین استدلال‏ می‏کند: با فاصله گرفتن تدریجی نسل‏های جدید از جهان‏بینی‏های قشری و بسته‏ای که والدین و معلمان آن‏ها در مسیر مبارزات سرنوشت‏ساز خود برای کسب استقلال سیاسی و فرهنگی عرضه کرده و از آن دفاع کرده‏اند، انتظار می‏رود رفته‏رفته‏ از قدرت این مقاومت فکری کاسته شود. با این‏همه، به دلیل‏ مداومت سلطهء امپریالیسم فرهنگی غرب بر این مردم استعمارزده- که در کسوت استعمار نو اثر آن از گذشته هم زیانبارتر است - این‏گونه افکار منفی نسبت به زبان انگلیسی و انگیزه فراگیری آن، هنوز بکلی از بین نرفته است(12).
عوارض آموزش زبان انگلیسی در کشورهای مسلمان
مسائلی که در بالا از آن‏ها سخن به میان آمد، طرز تفکر زبان‏آموزان را نسبت به یادگیری زبان انگلیسی تاحدی تحت تأثیر قرار داده است. درحالی که از یکسو لازم است فرد از عوارض فرهنگی یادگیری و آموزش زبان‏ انگلیسی و& خطر& جذب شدن در جامعه & انگلیسی& یا غربی‏ باخبر باشد؛ ولی از سوی دیگر همین آگاهی نیز سبب شده است‏ که بسیاری از مسلمانان نسبت به یادگیری این زبان نگرش منفی‏ پیدا کنند. درصورت تداوم این نگرش‏های منفی و زبان کفر قلمداد شدن زبان انگلیسی، حاصلی جز بی‏نصیبی برای‏ مسلمانان به‏بار نخواهد آورد.
همانطور که بیان شدزبان انگلیسی، زبان علم است و آموزش رشته های مختلف در سطوح عالی و تولید علم به زبان انگلیسی صورت می گیرد. با افزایش روند جهانی سازی ارتباطات بین المللی، برنامه های رادیوئی و تلویزیونی، تجارت جهانی و آموزش علوم جدید همگی به زبان انگلیسی صورت می گیرند و عدم آشنایی با این زبان برابر با عدم زندگی در دنیای مدرن امروزی است. حـدود ۹۵% مقـالات علمی منتشر شده، به زبان انگلیسی است کـه تنها حدود ۵۰% از آنها مربوط بـه کشورهای انگلیسی زبان (مانند آمریکا و انگلستان) می باشد. علاوه بر این تقریباً همه کنفرانسها و مسابقات بین المللی به زبان انگلیسی برگزار می شود
زبان انگلیسی زبان رسمی اخبار و اطلاعات مبادله شده ی جهان است. حدود نیمی از روزنامه های منتشر شده ی جهان به انگلیسی است. تنها در کشور هند سه هزار مجله ی انگلیسی زبان منتشر شده است. پنج تا از بزرگترین شبکه های اطلاع رسانی (CBS,NBC,ABC,BBC,CBC) به انگلیسی برنامه پخش می کنند. همچنین فقط مجله ها و روزنامه های انگلیسی زبان هستند که به راحتی در هر کجای جهان یافت می شوند. ۷۵% تله تکس های دنیا به انگلیسی فرستاده می شود و بیش از ۸۰% از صفحه های اصلی سایت ها به انگلیسی هستند. همچنین حدود ۷۰% ایمیل های دنیا به انگلیسی فرستاده می شوند حدود ۸۰% اطلاعات کامپیوتر ها به انگلیسی پردازش می شوند. یادگیری فنون کامپیوتر برای افرادی که به انگلیسی تسلط دارند فوق العاده راحت است. سیاستمداران کشورهای مختلف از زبان انگلیسی برای برقراری ارتباط با یکدیگر استفاده می کنند. انگلیسی، زبـان اصلی سازمانهایی از قبیـل سازمـان ملل متـحد (UN)، نـاتـو (NATO) و… می باشد. بنابراین وقتی تعداد مسلمانان متبحر در زبان انگلیسی کافی نباشد، در آن صورت نمی‏توان از معلومات‏ مفیدتری که ناقل آن زبان انگلیسی است، بهره‏مند شد؛ همچنین دیگر قادر نخواهیم بود که در عرصهء جهانی به رقابت با سایر کشورها بپردازیم(7).
گرادول به طور خلاصه 12 حوزه بین المللی انگلیسی را به این شرح بر می شمارد(14).
* انگلیسی زبان کاری سازمانها و کنفرانس های بین المللی است.
* انگلیسی امروزه زبان علم و فناوری گشته است.
* انگلیسی زبان بانکداری بین المللی، امور اقتصادی و تجاری است.
* انگلیسی زبان آگهی تجاری برای برند های جهانی است.
* زبان محصولات شنیداری - بصری - فرهنگی است.
* زبان گردشگری بین المللی است.
* زبان آموزش متوسطه است.
* زبان ایمنی بین المللی در هوا و دریاست.
* انگلیسی زبان حقوق بین الملل است.
* زبان واسط در ترجمه حضوری و غیر حضوری است.
* زبان انتقال فناوری است.
* زبان ارتباط اینترنتی است.
به همین جهت یادگیری این زبان بسیار حائز اهمیت است.
آموزش زبان انگلیسی با توجه به ویژکی های خاص این درس، همواره با مشکلات و مسایلی همراه بوده و بیش از همه، برای دبیران و مدرسان این زبان که در ارتباط مستقیم با امر آموزش هستند، چالش برانگیز است. برای رویارویی با هر چالشی، در مرحله ی نخست لازم است، مشکل را شناخت، در مرحله ی دوم امکانات و استعدادها را مشخص کرد و در آخرین گام به ارئه راهکارها پرداخت. در همین راستا ، نگارنده عوامل زیر را به عنوان موانع و مشکلات پیش روی آموزش کارآمد زبان انگلیسی در مدارس شایسته ی توجه و تاکید می داند:
1. جابه جایی دبیران زبان انگلیسی و تغییر محل تدریس آنها در سازمان دهی های سالانه
2. تفاوت کتاب های درسی پایه های اول، دوم و سوم متوسطه با کتاب درسی سال چهارم با توجه به متون علمی و وقت کافی برای اتمام کتاب چهارم در مقایسه با سایر پایه ها.

دانلود گزارش تخصصی معلمان آسیب شناسی درس زبان انگلیسی و چالشها و مشکلات در رابطه با علاقه مندی و جذب دانش آموزان به این درس مهم بافرمت ورد وقابل ویرایش تعداد صفحات 110 دانلود گزارش تخصصی معلمان,راهکارها,پیشنهادات,گزارش تخصصی فرهنگیان, این گزارش تخصصی جهت ارائه برای ارزشیابی و کسب امتیاز کامل و همچنین جهت ارائه به عنوان تحقیق ارتقاء شغلی بسیار کامل میباشد مقدمه زبان جزو نخستین وسایل ارتباطی میا ...

دانلود گزارش تخصصی معلمان


راهکارها


پیشنهادات


گزارش تخصصی فرهنگیان


آسیب شناسی


درس زبان انگلیسی


چالشها


مشکلات


رابطه


علاقه مندی


جذب


دانش